سخن امير المؤمنين عليه السلام
مكرر عرض كردهايم كه على عليه السلام پولى به دستشان رسيد.ايشان اينپول را در دستشان حركت مىدادند و مىفرمودند كه اى پول،اى دينار،اىدرهم،تو آن وقت مال من هستى كه تو را خرج كنم.بر عكس آنچه معمولاخيال مىكنند كه مىگويند پول تا وقتى كه در دست من است مال من است،ايشان فرمودند:پول تا در دست من است مال من نيست;وقتى كه پول راخرج كردم آن وقت است كه مال من مىشود.
«و انفقوا مما رزقناكم من قبل ان ياتى احدكم الموت» انفاق كنيد از آنچه كه بهشما روزى دادهايم پيش از آنكه مرگ يكى از شما فرا برسد.وقتى كه مرگفرا مىرسد،آن وقت است كه هر كس آرزو مىكند كه اى كاش مهلتىداشت و مىتوانست از مال خود در راه خدا خرج كند;در درجه اولواجبات را و در درجه دوم مستحبات را انجام دهد.بعضى گفتهاند: اينجامقصود واجبات است.شايد هم چنين باشد.
«فيقول رب لو لا اخرتنى الى اجل قريب» خدايا چرا مدت كمى به من مهلتنمىدهى؟كمى به من مهلتبده،همين قدر مهلتبده كه بتوانم مالم را درراه تو خرج كنم. «فاصدق و اكن من الصالحين» تا در راه خدا صدقه بدهم و ازمردمان صالح و شايسته باشم.ولى قرآن مىفرمايد: «اجل مسمى»
تخلفپذير نيست. «و لن يؤخر الله نفسا اذا جاء اجلها» خدا هرگز هيچ نفسى راكه اجلش فرا رسيده،به تاخير نمىاندازد;اينها خيال و حرف است. «و اللهخبير بما تعملون» و خدا به آنچه كه شما انجام مىدهيد خبير و آگاه است.
درباره «و اكن من الصالحين» كه در همين آيه بود كه خدايا چرا اجل مرابه تاخير نينداختى تا صدقه بدهم و از صالحين باشم،ابن عباس گفته است:
«اصدق»اشاره استبه اينكه حق واجب مالم را بدهم «و اكن من الصالحين»
يعنى حج واجب خودم را انجام بدهم.درباره كسانى كه حج واجبشان را انجام ندادهاند(و ظاهرا درباره كسانى هم كه حقوق مالى واجب ديگران راادا نكردهاند چنين تعبيرى هست) در حديث آمده است كه وقتىمىخواهند بميرند،به آنها گفته مىشود حالا ديگر مختاريد، مىخواهيديهودى بميريد،مىخواهيد نصرانى بميريد;ديگر نمىتوانيد مسلمانبميريد.حج در سابق واقعا يك عمل رياضت و نيمه جهاد بوده است ولىحالا به صورت تفنن و سفر تفريحى درآمده است.
نظرات شما عزیزان: